پله هایی پیچ در پیچ
وتصاویر
اتاقی دنج که از هجمه اضطراب
در امان بود
پنجره ای که دود سیگارم را میبلعید
قایم باشکهای کودکانه
گوشه ای برای آرامش
ونفس کشیدن
رویاهای کودکانه که پرواز میدادمان تا
خیلی دورها
هرم نفسهای گره خورده درهم
و نگرانیهای بی تو
بی من
وبغض
روزهایی که پابرهنه در کوچه های هم
سنجاقکها را دنبال میکردیم
و بغض
نمیدانم...نمیدام
گاهی دور....گاهی نزدیک
شاید وقتی دیگر
...
داریوش راستان" - وبلاگ پرشین بلاگ"
با کسب اجازه
سپاس از مطالب زيباي شما -موفق باشي
لطف شماست توجه به سیاه مشق های پرشین.
دوست داشتن را باید از برگ درخت آموخت وقتی زرد میشه وقتی می میره وقتی از درخت جدا می شه بازم پای همون درخت می افته
4938 بازدید
1 بازدید امروز
2 بازدید دیروز
14 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian